دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
در دسترس عموم قرار دادن، عمومی کردن، مردمی کردن، همگانی کردن، دسترس پذیر کردن، قابل تهیه شدن چیزی برای تمامی مردم
وقت گیر، طولانی، حوصله مند، نیازمند صرف زمان و انرژی، پرزحمت و پرکار ( درباره پروژه ها )
اگر به عنوان صفت برای یک محصول یا تجربه استفاده شود به معنای: ناب، درجه یک، دست اول، برجسته، فوق العاده، مرغوب، با کیفیت بالا، خاص، ویژه، متفاوت از ه ...
بازآفرینی، بازنگری، طراحی مجدد، خلق دوباره، ساخت از نو، تجدید نظر
�اسم� نورافکن: وسیله ای که برای تاباندن نور به یک نقطه یا منطقه خاص استفاده می شود. توجه: تمرکز و توجه روی موضوعی، چیزی یا کسی. بررسی دقیق: بررسی م ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
از نظر بسیاری طولانی ترین واژه در زبان فارسی واژه (ناجوانمردانه)با ۱۲ حرف است . میخواستم که اگر کسی واژه بلندتری میشناسد لطفا با ما در میان بگذارد.
به طور کلی، زبان فارسی دارای واژگان بسیار طولانی است. یکی از طولانیترین کلمات با ریشه فارسی که به ذهنم میرسد، "ناپایدارسازی" است که دارای ۱۲ حرف است. البته بیشترین تعداد حروف در یک کلمه با ریشه فارسی به علم و فناوری واقعیات اضافه میشود که در برخی از متون تخصصی مورد استفاده قرار میگیرد. دیگر مثالها: نافرمانبرداری پیشدرآمدگزاری توجهگراییپذیری دلسردکنندهترین
شاید معنی همون ناخن خشکی یا خساست باشه. آب از دستش نمیچکه! ینی خیلی خسیس و تنگ نظر بودن
الزام کردن، تکلیف کردن، واجب کردن، اثبات کردن
معنی کلمه « آلفونه » که یک نام خانوادگی در ایران است چیست و ریشه این کلمه از کجاست؟ در ابادیس به اشتباه "شجاع" معنی شده است
مکار، حیله گر، خودخواه
There is nothing less becoming to a young lady than puffed up airs. ترجمه این جمله ممنون
هیچ چیز به اندازه ی تکبر و خودبزرگبینی، برای یک دختر جوان ناشایست نیست.