دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١١,٤٢٨
لایک
لایک
٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١١٥
رتبه
رتبه در بپرس
٥١٩
لایک
لایک
٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

the fact of a person suffering from deep vein thrombosis after they have travelled on a plane. This condition is thought to be more common among peop ...

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

undernourished ( C2 ) malnourished ( C2 ) underfed

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

mislay misplace lose

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

a drink, especially coffee, that has had most or all of the caffeine removed.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

sae ( abb. ) stamped addressed envelope self - addressed envelope

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٦ بازدید

کدوم نوع شرطه ؟ میشه جا خالی رو پر کنید   If they ____(not arrive) soon, we ____(have) to start the meeting without them.

٢ هفته پیش
٢ رأی

این جمله شرطی نوع اول است.   If+present simple (50%), will do/can/must/have to (100%) If they do not arrive (not arrive) soon, we have to (have) to start the meeting without them.

٢ هفته پیش
١ رأی
٥ پاسخ
٧٩ بازدید

این جمله ی مجهول رو به معلوم تبدیل کنید  Were the chairs moved by someone? 

٣ هفته پیش
٠ رأی

Did someone move the chairs?

٣ هفته پیش
٢ رأی
٦ پاسخ
٦٠ بازدید
چند گزینه‌ای

I was looking forward ...... at the new restaurant, but it was closed.

٣ هفته پیش
١ رأی

I was looking forward to eating at the new restaurant, but it was closed. to اینجا نقش حرف اضافه preposition قبل از فعل است و فعل ing می گیرد.

٣ هفته پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٣١ بازدید

سلام.  وقتتون بخیر . ممنون میشم توضیح بدین که چرا تو جمله زیر به جای "staying" از "stayed" یا "was staying" استفاده نشده. و اینکه این گرامر مربوط به چه مبحثیه که باید مطالعه کنم؟ ".... ,despite the majority staying on land initially"

٣ ماه پیش
١ رأی

 گرامر بخش Reduced adjective clause رو مطالعه کنید مربوط به این موضوع هست.

٣ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
١٦٤ بازدید

naïve  را معنی کنید. با تشکر

٥ ماه پیش
١ رأی

naive (adj) Lacking experience of life, and trusting others too easily. naivety (noun)   صفت: ساده لوح اسم: ساده لوحی  

٥ ماه پیش