اسم پسر با حرف گ

نام پهلوان ایرانی، از شخصیت های شاهنامه، ) ( در شاهنامه ) سردار ایرانی عصر کیکاووس و کیخسرو، پسر گش ...

دارنده ی اسب آماده، نام پدر داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) نام پسر لهراسب پادشاه کیان که خو ...

دارنده اسب لاغر، نام جهان پهلوان ایرانی، ( = کرشاسپ و گرشاشپ )، به معنی دارنده ی اسب لاغر، ( اَعلام ...

یکی از پهلوانان داستانی ایرانی پسر گودرز، داماد رستم و پدر بیژن است، داماد رستم و پدر بیژن، برای آو ...

پادشاه کوه، [این واژه ( در اوستا ) «گری/ gery» به آرش کوه است و ( در سانسکریت ) «گیری/ giray» نوشته ...

دلیر، پهلوان، دلاور، شجاع

نام پهلوانی ایرانی در سپاه گرشاسب پهلوان نامدار، از شخصیتهای گرشاسب نامه

از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر بهرام چوبین سردار ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زره از سپاهیان افراسیاب تورانی

پرورنده گل، باغبان

گوینده، سخنگو، واضح، رسا، ( قید ) مثل اینکه، گویی، ( به مجاز ) رسا و روشن و آشکار

بزرگ

پری کوچک

یار بزرگ یار قدرتمند، یار بزرگ یار قدرتمند ( نگارش کردی

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری زابلی در سپاه گرشاسپ پادشاه کیانی

پهلوان آزاده، از پهلوانان حماسه ملی ایران

شجاع و دلیر، ( گرد = بلند، بلندی، مبارز، دلاور، بهادر و شجاع، ( پسوند نسبت ) )، منسوب به بلندی، منس ...

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو نفر رهاننده ایرانیان از دست ماران ضحاک

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در دربار کیخسرو پادشاه کیانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام جد بهرام چوبین سردار ساسانی

کسی که قد و قامتش مانند گل زیباست

گلِ پاینده و جاوید، ( مجاز ) همیشه دوست داشتنی ( شخص )، محافظ و نگهبان گل، گلبان، باغبان، ( مجاز ) ...

از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی

کیوان، سیاره زحل، ( = کیوان )

از پیامبران بنی اسراییل بود

پسر کوروش و برادر کمبوجیه

قوی، شجاع

نام یک دانشمند است

جاویدان

از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار ایرانی در سپاه کیکاووس پادشاه کیانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر اردشیر بابکان، پادشاه ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پسران افراسیاب تورانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی

تاجی که شاهان بر سر می گذاشتند

از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار سپاه ماهوی سوری

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پشنگ و برادر افراسیاب تورانی و از سرداران سپاه وی، دارنده ی استقامت و ...

از نخستین سوفسطاییان یونان

از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی پسر میلاد در زمان کیکاووس پادشاه کیانی

پوست گرگ

گرمانک، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو نفر رهاننده ایرانیان از دست ماران ضحاک

کوه های بسیار

از شخصیتهای شاهنامه، نام دژدار ایرانی در زمان نوذر پادشاه پیشدادی

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر نوذر پادشاه پیشدادی و برادر طوس سپهسالار ایرانی و جزو سپاهیان کیسرو پا ...

دارنده اسب از کارافتاده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر لهراسپ پادشاه کیانی

دارای بیان شیوا و فصیح، ( = کشواد )، دارای بیان شیوا و فصیح است، ( اَعلام ) پهلوان ایرانی، پدر گودر ...

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی، از فرزندان تور و جزو سپاهیان افراسیاب تورانی

دارای بوی گل، از پسران ویسه که از پهلوانان تورانی است، ( اَعلام ) پهلوانی تورانی معاصر پشنگ و منوچه ...

نخستین انسان روی زمین به عقیده پارسیان

نام یکی از طوایف کرد

نام برادر گرشاسپ و پدر نریمان

نام حکیمی از فارس

عناصر اربعه ( خاک، آب، هوا و آتش )، جمع گوهر، ع گوهر

کیارنگ، سردار و فرمانده

نام طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند، مجموعه ی طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند، ( اَعل ...

نام وزیر و قهرمانی در منظومه ویس و رامین