اسم کهکشانی
نام دومین سیاره منظومه شمسی که نام دیگر آن ناهید است، ( اَعلام ) ) ( در نجوم ) دومین سیاره ی منظومه ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی مهسا
مانند ماه، زیبارو، ( مه = ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل ماه، ( مه = ماه + سا ( پسوند شباهت ) )، زی ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهناز
ماه ناز، زیبای نازنین، آن که چون ماه ناز و زیباست، ( مَه = ماه + ناز )، آن که چون ماه ناز و زیبا اس ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی پروین
دسته ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور، ثریا، ( اوستایی )، ( در نجوم ) دسته ای از شش ستاره ی د ...
دختر
فارسی
کهکشانی ناهید
پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، ( در نجوم ) زهره، دومین سیاره ی منظومه ی شمسی به ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی سهیلا
نرم، ملایم، ( مونث سهیل ) نام ستاره ای درخشان، ریشه عربی، به معنای نرم، لطیف، نرم و ملایم
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی ثریا
چهلچراغ، پروین ( یکی از صورت های فلکی )، ( عربی ) ( = پروین )
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی مهری
منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی، ( مهر، ی ( ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهرداد
داده ی مهر، آفریده شده ی مهر، بخشنده خورشید، ( اَعلام ) ) نام چهار تن از شاهان اشکانی، مهرداد اول: ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، کهکشانی بهرام
پیروزمند، روز بیستم از هر ماه شمسی، نام دیگر سیاره مریخ، نام چند تن از پادشاهان ساسانی، در شاهنامه ...
پسر
فارسی، کردی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی نجمه
ستاره، نام نوعی گیاه، نام مادر گرامی حضرت امام رضا ( ع ) امام هشتم شیعیان، ( مؤنث نجم )، اختر، نجم، ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت، کهکشانی ماهان
منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه، ( اَعلام ) ) نام پسر کیخسرو، پسر اردشیر، پسر قباد، ) نام یکی ا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی ستاره
اختر، اقبال، کوکب، ( در نجوم ) هر یک از اجسام نورانی آسمان که معمولاً شب ها از زمین به صورت نقطه ها ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی میترا
محبت، دوستی، پیمان، خورشید، مهر، ( اوستایی )، به علاوه ( = مهر )، صورتی از واژه
دختر
فارسی، اوستایی
کهکشانی سهیل
نام ستاره ای درخشان، ( اَعلام ) روشن ترین ستاره ی صورت فلکیِ کشتی ( سفینه ) و دومین ستاره ی درخشان ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت، کهکشانی مهتاب
پرتو و نور ماه، ماهتاب، نور و روشنایی ماه، مهتابی
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی فرشاد
شادمان و باشکوه، نام روح و عقلِ کره مرّیخ، ( دساتیر )، نفس فلک مریخ، [از برساخته های دساتیر ـ برهان ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی آیناز
ماه قشنگ و زیبا، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی = ماه، ناز )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ناز )، آی ( ت ...
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی هلیا
دختر خورشید، heliade )، ) صورت تخفیف یافته ی هلیاد، به معنی دختر خورشید، ( اَعلام ) ( در اساطیر یون ...
دختر
یونانی
کهکشانی کوکب
ستاره، نام نوعی گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی درشتِ پر پَر به رنگهای ارغوانی، سفید، زرد، قرمز یا ...
دختر
عربی
طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی، کهکشانی آیلین
اطراف ماه، هاله ی ماه، هاله، بانوی ایرانی
دختر
ترکی
کهکشانی فرشید
فرشیدورد، شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان، ( مخفف فرشیدورد )، به علاوه شکوه و روشنایی، دار ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، کهکشانی قمر
ماه، ( مجاز ) زن زیبا، نام پنجاه و چهارمین سوره قرآن مجید، جِرم آسمانی که دور سیاره ای بچرخد، ( اَع ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی حوا
زن گندمگون، نخستین زنی که خدا آفرید، همسر حضرت آدم ( ع )، نام یکی از صورت های فلکی، نخستین انسان ما ...
دختر
عربی، عبری
طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی خورشید
ستاره مرکزی منظومه شمسی، آفتابِ درخشان، ( به مجاز ) زیبارو، ( در نجوم ) کره ی سوزان، جرم مرکزی منظو ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی شمسی
منسوب به شمس، خورشیدی، ( به مجاز ) سرخ رنگ، دارای شمس ( خورشید )، ( عربی ـ فارسی ) ( منسوب به شمس ) ...
دختر
فارسی، عربی
طبیعت، کهکشانی مهدیس
مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، دیس = ( پسوند شباهت ) )، ( مَه = ماه + دیس = ( پسوند شب ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی دنیا
گیتی، جهان، کره زمین، نزدیک تر، ( در نجوم ) کیهان
دختر
عربی
کهکشانی کیوان
زحل، پادشاه گیتی، محافظ و نگهبان شاه، ( در قدیم ) ( به مجاز ) آسمان، به علاوه ( در قدیم ) ( به مجاز ...
پسر، دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهشید
روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه، ( = ماه شید )، ماهتاب، + ماه شید، ماه روشن و درخشان
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی شاهین
نام نوعی پرنده شکاری، منسوب به شاه، نوعی پرنده ی شکاری از خانواده ی باز، ( در قدیم ) ( درگاه شماری ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی، هنری سپهر
آسمان، فلک، اقبال، نام نوایی در موسیقی، ( به مجاز ) روزگار، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه ...
پسر
فارسی
کهکشانی شهاب
پاره ای از آتش، افروزه، ستاره دنباله دار، سنگ های آسمانی که در اثر برخورد با زمین میسوزند، ( در نجو ...
پسر، دختر
فارسی، عربی
کهکشانی اختر
ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار، ( در نجوم ) جرم فلکی، کوکب، نجم، ( در گیاهی ) نام گل و گیاهی ...
دختر
فارسی
گل، کهکشانی ستار
آن که چیزی را پوشیده و در پرده می دارد، پوشنده، از نام های خداوند، ( اَعلام ) ستارخان از رهبران بزر ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی، کهکشانی جهان
کیهان، عالم، گیتی، دنیا، ( به مجاز ) فرهنگ، نمادی برای بزرگی و عظمت، مردم دنیا و زندگی، ) حیطه، به ...
دختر، پسر
فارسی
کهکشانی آیسان
مثل ماه، همانند ماه، مهسا، زیبارو، ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ...
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی مهرسا
شبیه به مهر، مهربان و با محبت، زیبارو مانند خورشید، ( مهر = خورشید، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشی ...
دختر
فارسی
کهکشانی غزاله
نام نوعی آهو، ( به مجاز ) آفتاب، چشمه ی آفتاب، زیبارو، ( در قدیم ) نوعی آهو بره ی ماده، ( اَعلام ) ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی سما
آسمان
دختر
عربی
کهکشانی آناهیتا
بی آلایش، پاک، به دور از آلودگی و ناپاکی، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، ( در اساطیر ) به معن ...
دختر
فارسی، اوستایی
کهکشانی جبار
از صفات خداوند، نام یکی از صورت های فلکی، دارای سلطه و قدرت، یکی از صورت های فلکی، پادشاه و حاکمی ک ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی ناهیده
پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، اناهیتا، ناهید
دختر
فارسی
کهکشانی صدف
نام سه ستاره به شکل مثلث، نام عمومی نرم تنان دو کفه ای و نوعی خاص از آنها، ( در قدیم ) ( در نجوم ) ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی آیلار
زیبا رویان، خوبرویان، هاله دور ماه، زیبا و پاک، جمع ماه، ( به مجاز ) زیبارو
دختر
ترکی
کهکشانی تارا
ستاره، کوکب، مردمک چشم
دختر
فارسی
کهکشانی اسد
شیر درنده، برج پنجم از برج های فلکی، ماه مرداد، شیر، کنایه از شجاعت و بی باکی، ( اَعلام ) نام چند ت ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی بدریه
ماه شب چهاردهم، زیبارو، ( بدر = ماهی که به صورت دایره ی کامل دیده می شود، منسوب به بدر یا ماه شب چه ...
دختر
عربی
کهکشانی آیسا
مثل ماه، شبیه به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی= ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، آی ( ترکی ) + سا ( فارسی ...
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی گیتی
جهان، دنیا، کره ی زمین، کیهان، عالم
دختر
فارسی
کهکشانی بدری
منسوب به بدر، ماه تمام، بارانی که پیش از زمستان ببارد، بارانی که پیش از سرما بیاید، بدر بودن، ماه ت ...
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی عالم
کیهان، پهنه ی کره ی زمین و آنچه در آن است، جهان، ( به مجاز ) حالت و وضعیت، دنیا
دختر
عربی
کهکشانی محمد ماهان
ترکیبی دو اسم محمد و ماهان ( ستوده و منسوب به ماه )، از نام های مرکب، محمّد و ماهان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت، کهکشانی سیاره
ستاره، کوکب، کاروان، قافله، ( در نجوم ) هر جرم آسمانی که در منظومه ای به دور ستاره ای می گردد، به و ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی شمس الدین
خورشید دین و آیین، آفتاب دین، ( اَعلام ) ) شمس الدین آلب ارغو: ( = آلب ارغوان ) ششمین اتابک [، قمری ...
پسر
عربی
طبیعت، کهکشانی نیر
روشنایی بخش، تابنده، نورانی، روشن، منور، ( در قدیم ) ستاره، کوکب
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی آفتاب
نور خورشید، روشنایی، خورشید، شمس، ستاره ی نورانی ( از ثوابت ) مرکز منظومه شمسی که نور و حرارت زمین ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی گلاویژ
نام ستاره ای که در شب های تابستان نمایان می شود، ستاره سهیل، ( کردی، gilāvež ) نام ستاره ای که در ش ...
دختر
کردی
طبیعت، کهکشانی ماهتاب
مهتاب، نور ماه، پرتو ماه، شعاع ماه
دختر
فارسی
کهکشانی هرمز
اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری، نام روز اول از هرماه خورشیدی، ( اوستایی ) ( = ارمز، ارمزد، اورمزد، ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، کهکشانی طلیعه
ظاهر شدن، پیشرو، سپیده، ( به مجاز )، طلایه، طلایه طلایه
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی کیهان
جهان، دنیا، مجموعه سیارات منظومه شمسی، گیهان، عالم، گیتی، مجموعه ی همه اشیا و پدیده های موجود در هس ...
پسر
فارسی
طبیعت، کهکشانی هاله
حلقه نورانی و رنگی اطراف ماه یا خورشید، خرمن ماه، ( در نجوم ) حلقه ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِ ...
دختر
عربی، یونانی
طبیعت، کهکشانی مهشاد
ماهشاد، زیباروی خوشحال، ( = ماهشاد )، مرکب از مه ( ماه ) + شاد ( خوشحال )
دختر
فارسی
کهکشانی آفاق
عالم، گیتی، جهان، کرانه های آسمان، جمع افق، اطراف، ( به مجاز ) عالم ظاهر، جهان ماده، ( در قدیم ) ( ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی ماه منیر
ماه درخشان و تابان، ( به مجاز ) زیبارو، ماه ( فارسی ) + منیر ( عربی ) ماه نورانی، ماه درخشان
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی آیلا
هاله ی ماه، هاله، هاله دور ماه
دختر
ترکی
کهکشانی پری ماه
زیبا چون ماه و پری، زیباروی ماه مانند
دختر
فارسی
کهکشانی آیسل
ماه شفاف، زیبا و درخشان مانند ماه، به معنی ماه شفاف، مترادف معنای ائل سئون به معنی وطن پرست، ( اَعل ...
دختر
ترکی
کهکشانی ماهک
معشوقک زیباروی، خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب، ( ماه، ک/، ak/ ( پسوند تصغیر و تحبیب ) )، خوبر ...
دختر
فارسی
کهکشانی فریماه
زیباروی سعادتمند و با شکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه، ( فری= خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، ...
دختر
فارسی
کهکشانی سوما
ماه، نور ماه، ( به مجاز ) زیبا، نهر آب، نهر آب و مجرای قنات، به علاوه نهر آب و مجرای قنات، در گویش ...
دختر، پسر
کردی، گیلکی، فارسی
طبیعت، کهکشانی رمیصا
نام ستاره ای پر نور و درخشان، نام دختر یکی از یاران معروف پیامبر اسلام ( ص )، یکی از دو ستاره ای اس ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی سها
نام کوچک ترین ستاره صورت فلکی دب اکبر، ( اَعلام ) ( در نجوم ) ستاره ی کم نوری در کنار ستاره ی عناق ...
دختر
عربی
کهکشانی طارق
ستاره صبح، نام هشتاد و ششمین سوره قرآن کریم، سوره ی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه، ( در ق ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی نجم الدین
آن که چون ستاره ای در دین می درخشد، ستاره دین، آن که در دینداری و آگاهی به اصول و فروع دین چون ستار ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی ماه صنم
ترکیب دو اسم ماه و صنم ( زیبا و دلبر )، از نام های مرکب، ماه و صنم، ماه ( فارسی ) + صنم ( عربی ) دل ...
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی درنا
نام یکی از صورت های فلکی، نام نوعی پرنده، پرنده ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کلنگ، کُلنگ، پرنده ...
دختر
ترکی
پرنده، طبیعت، کهکشانی آیسو
آب و ماه، ( به مجاز ) زیبارو، با طراوت و درخشنده، ( ترکی ) ( آی = ماه، سو = آب )، ماه و آب، ( ترکی ...
دختر
ترکی
طبیعت، کهکشانی مهسان
مانند ماه، زیبارو، ماهسان، ( مه = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، مهسا، ( مه = ماه + سان ( پسوند شباهت ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی شمسه
بت و صنم، نقش و نگار، خورشید، نقش زینتی به شکل خورشید که در تذهیب، جواهر سازی، کاشی کاری و مانند آن ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی سعد
مبارک، خجسته، خوش یمن، خوشبختی، سعادت، خوش یمنی، ( اَعلام ) ) سعدابن ابوبکر: [قرن هجری] اتابک فارسی ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی ماهناز
ناز و زیبا مانند ماه، ماه روی زیبا، ( ماه، ناز = قشنگ، زیبا ) ماهروی زیبا
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ماهور2
دارای ویژگی و صفت ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( ماه، وَر ( پسوند دارندگی ) )
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی اطلس
( در نجوم ) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا، ( معرب از یونا ...
دختر
عربی، یونانی
طبیعت، کهکشانی مهرافروز
ترکیب دو اسم مهر و افروز ( روشن کننده و مهربانی )، افروزنده ی مهر و محبت، افروزنده ی مهربانی، ( به ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مه گل
گلِ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گل )، ماه گل
دختر
فارسی
طبیعت، گل، کهکشانی پروین دخت
دختری که صاحب چهره ای مانند پروین است، ( به مجاز ) زیبارو
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ساهره
روی زمین، چشمه روان، زمین روز رستاخیز، ماه، زمین یا روی زمین، زمینی که حق سبحانه در روز قیامت آن را ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی مهر آسا
مانند خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( مهر، آسا ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشید، ( مهر + آسا ( پسوند شبا ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی سان ای
مهنام، ( به مجاز ) زیباروی ماه مانند، بلند آوازه و گرامی، بی قرار
دختر
ترکی
کهکشانی آینور
روشنایی ماه، نورانی مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، روشنایی و فروغ ماه، نور ماه، نورانی مثل ماه، ( ب ...
دختر
ترکی، عربی
طبیعت، کهکشانی آیسن
مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی مانند ماه هستی
دختر
ترکی
کهکشانی لهراسب
صاحب اسب تندرو، نام سومین پادشاه سلسله کیانی، ( در اوستایی ) به معنی صاحب اسب تندرو، صفتی برای خورش ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، کهکشانی ماه جهان
ترکیب دو اسم ماه و جهان ( زیبا و دنیا )، ( به مجاز ) زیبای جهان، ماه دنیا
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی گیسو
گیس، موی بلند سر، نام صورت فلکی در آسمان نیم کره ی شمالی، ( در نجوم ) ( = شَِعر بِرنیکه ) صورت فلکی ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی آناهید
آناهیتا، الهه پاکی، بی آلایش، الاهه پاکی، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صو ...
دختر
اوستایی، فارسی
طبیعت، کهکشانی مه جبین
پری رخسار، پریرو، خوبرو، زهره جبین، ( به مجاز ) دارای پیشانی سفید و زیبا، زیباروی، مه ( فارسی ) + ج ...
دختر
فارسی، عربی
طبیعت، کهکشانی ماه طلعت
ترکیب دو اسم ماه و طلعت ( زیبا و چهره )، ماه سیما، ماه چهره، ( به مجاز ) زیبارو، ماه ( فارسی ) + طل ...
دختر
فارسی، عربی
طبیعت، کهکشانی آیسانا
همچون ماه، ماه وش، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت )، ا ( اسم ساز ) ...
دختر
ترکی، فارسی
طبیعت، کهکشانی