حاشیه

/hASiye/

مترادف حاشیه: دامن، طراز، فراویز، طرف، گوشه، کرانه، کنار، کناره، لب، لبه، مرز، هامش ، تعلیقه، شرح، پانویس، پانوشت، توضیح، حاشیت، اطرافیان، وابستگان

متضاد حاشیه: متن

برابر پارسی: کرانه، پهلو، پیرامون، دامنه، کناره

معنی انگلیسی:
margin, rim, verge, border, brink, edge, edging, fringe, periphery, marginal note, sdge, list, seivage, limb

لغت نامه دهخدا

حاشیه. [ ی َ ] ( ع اِ ) حاشیت. حاشیة. کنار. کناره. کرانه : اگر از این جهت غباری برحاشیه خاطر شریف نشسته است ارش این جنایت را ملتزم شوم. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 196 ). || کناره و پیرامن جامه و جز آن. سجاف. || قسمی یراق برای دوره لباس. || حشو.آکنه. || شرح. || شتران جوان خردسال. اشتر خرد. ( مهذب الاسماء ). ریزه از شتران ج ، حواشی. || مردم خرد و فرومایه. ج ، حواشی.
- حاشیه خیابان ؛ کنار خیابان. پیاده رو.
|| کسان. اتباع. خدَم َ. حشَم. کسان و اهل مرد و خاصه او که در کنف اویند. بستگان. مصاحبان. همدمان :
مر حاشیه شاه جهان را و حشم را
هم مال دهنده ست و هم مال ستان است.
منوچهری.
زیرا که ولایت چو تنی هست و در آن تن
این حاشیه ٔشاه رگ است و شریان است.
منوچهری.
بچه نداند از لهو مادر نداند از عدو
آید ببردشان گلو با اهل بیت و حاشیه.
منوچهری.
هرگز به کجا روی نهاد این شه عالم
با حاشیه خویش و سواران سرائی.
منوچهری.
پیش شیر تنها رفتی و نگذاشتی که کسی از غلامان و حاشیة وی را یاری دادندی. ( تاریخ بیهقی ). صندوقهای شکاری بر گشادند تا نان بخورند و اتباع و غلامان و حاشیه همه بخوردند. ( تاریخ بیهقی ). و غلامان نوشتکین خاصه خادم از مرو دررسیدند با مقدمی خمارتکین نام و کدخدای نوشتکین محمودک دبیر و چند تن از حاشیه همه آراسته. ( تاریخ بیهقی ). جمله لشکر و حاشیت را گفت سوی بغداد باید رفت و برفتند... ( تاریخ بیهقی ). این شش هزار سوار و حاشیت یک ساعت دمار از شما برآرند. ( تاریخ بیهقی ). در باب تجمل و غلامان و آلت و حاشیت و خدمتکار وی زیادتها فرمودی.( تاریخ بیهقی ). امیر را براندند و سواری سیصد با اوو حرمها و حاشیت را بر استران و خران... ( تاریخ بیهقی ). احمد گفت : بیست هزار من نیل رسم رفته است خاصه را و پنجهزار من حاشیت درگاه را. ( تاریخ بیهقی ). نشاندند حرمها را در عماریها و حاشیت را بر استران و خران. ( تاریخ بیهقی ). از امیر فضل اندرخواه ، خاصگان و حاشیت خویش را بخانه تو فرستد به مهمانی. ( تاریخ بیهقی ). ابوالفتح علی بن احمد... ببصره آمده با ابناء وحاشیة آنجا مقام کرده. ( سفرنامه ناصرخسرو ).
جبلی همچو دگر حاشیه در خدمت تو
چو قلم ساخته از سر همه ساله قدم است.
عبدالواسع جبلی.
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کناره، کرانه، ناحیه، حاشیت، اهل وعیال وکسان
( اسم )۱- کناره کران. جامه کتاب ناحیه و غیره . ۲ - شرحی که در کنار. رساله یا کتاب نویسند . ۳ - اطرافیان از اهل و عیال و چاکران و خدمتگزاران . ۴ - مصاحبان همدمان . ۵ - صدر الدین شیرازی وجود را دو حاشیه ( حاشیتین ) وجود نامیده گوید : وجود مطلق را دو حاشیه و طرف است که یک طرف آن واجب الوجود است و طرف دیگر آن هیولای اولی است . طرف و حاشی. اول در غایت شرف و نورانیت است و طرف و حاشی. دیگر آن در غایت ظلمت و خست است و متوسطات متفاوتند بر حسب قرب و بعد از مبدائ اعلی ۶ - گوشه ای در چهار گاه .جمع : حواشی .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . حاشیة ] (اِ. ) ۱ - کناره ، کناره لباس ، ناحیه و غیره . ۲ - شرحی که بر کنارة رساله یا کتاب نویسند. ۳ - اطرافیان از اهل و عیال و خدمتگزاران . ۴ - مصاحبان ، همدمان .

فرهنگ عمید

۱. لبه و کنارۀ چیزی.
۲. توضیح یا شرحی بر یک کتاب یا هنوع مطلب نوشتنی.
۳. نقش ونگار و زینتی که به صورت نوار بر کناره و لبۀ چیزی دوخته می شود.
۴. [مجاز] موضوع غیر اصلی و فرعی.
۵. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه چهارگاه.
۶. [قدیمی] = حاشیت

فرهنگستان زبان و ادب

[حمل ونقل هوایی] ← حاشیۀ باند پرواز

واژه نامه بختیاریکا

چَپُقی؛ چَپلُقی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از عناوینی است به مناسبت در بابهایی نظیر طهارت و ارث مطرح می شود.
به کناره و طرف چیزی یا کسی، حاشیه گویند.
احکام حاشیه
بنابر قول به نجاست آب چاه با ملاقات نجاست، با کشیدن آب چاه به مقدار مقرّر، حواشی آن نیز به تبع پاک می شود. کف پا و نیز ته کفش با راه رفتن روی زمین پاک می شود. همچنین کناره آن، که به طور معمول در حال راه رفتن با زمین تماس پیدا می کند. وضو گرفتن برای دست زدن به حاشیه قرآن مستحب است. مسّ حاشیه قرآن برای جنب و حائض کراهت دارد.نوشتن نام میت و پدر او با شهادت به توحید و رسالت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و امامت امامان علیهم السّلام و اقرار به حق بودن قیامت، ثواب و عقاب، در حاشیه قطعات واجب و مستحب کفن، مستحب است. در مسئله ارث، نَسَب به دو قسم عمود و حاشیه تقسیم شده است. حاشیه نسب به غیر پدر، مادر و فرزند اطلاق می شود

[ویکی اهل البیت] این واژه در لغت به معنای کناره و شرحی است که بر متن می نویسند و در اصطلاح نسخه شناسی، مطالبی است که در گذشته در اطراف متن اصلی کتاب ها برای توضیح مطالب مشکل یا مبهم یا نقد و ردّ اشکالات مطرح شده در متن نوشته می شد. این سنت از قرن ها پیش در میان دانشمندان اسلامی رواج داشته که به هنگام خواندن کتاب، نظرها و توضیحات خود را در سه طرف (بالا، پایین، و سمت چپ) صفحات آن می نوشتند.
این اصطلاح با مصدر حَشْو به معنای افزایش و با حاشیه به معنای کناره و پیرامون، پیوند تنگاتنگ دارد؛ چه، حاشیه نویسی در عمل افزودنِ مطالبی است در کناره های متن مکتوب. در زبان عربی، حاشیه به معنای کناره (که نام محلّ است) به معنای آنچه در حاشیه نوشته می شود (= حالّ) به کار رفته است
حاشیه ها را توشیح و تعلیق یا تعلیقه نیز نامیده اند. آقابزرگ طهرانی ، با تصریح بر تفاوت نداشتن تعلیقات و حواشی، یادآور شده است که اصطلاح تعلیق اغلب بر حاشیه های کتابهای معقول اطلاق می شود؛ اما، نمونه های بسیاری وجود دارد که نشان می دهد کاربرد تعلیقه برای حواشیِ کتابهای نقلی و کاربرد حاشیه برای حواشی کتابهای علوم عقلی نیز کاملا معمول بوده است تعابیر پاره ای از حاشیه نویسان هم نشان می دهد که خود آنان نیز میان تعلیقه و حاشیه تفاوتی قائل نمی شده اند ، حتی گاه چنین فهمیده می شود که تعلیق با شرح یکی انگاشته شده است به طور کلی، سفید باقی گذاشتن کناره های صفحاتِ نُسَخ خطی، صرف نظر از ضرورتهای هنر کتاب آرایی، احتمالا واجد این پیام بوده است که خوانندگان می توانند نظر خویش را درباره متن در این کناره ها بنویسند؛ گو اینکه اولین کسانی که در کناره های صفحات چیزی نوشتند، خودِ مؤلفان یا ناسخان یا صاحبان کتابها بودند که یا در هنگام بازخوانی نوشته های خویش، شَکلِ درستِ کلماتِ مغلوط را در کنار صفحات می نوشتند یا در آنجا کلمات یا علائمی درج می کردند که دلالتهای معنایی آنها را خود در می یافتند.
قدمت درج جمله های توضیحی یا انتقادی در حواشی متون با پدیدآیی خود این متنها تقریبآ هم زمان دانسته شده؛ چه، این کاملا طبیعی بوده است که خواننده متن، نظر خود را ــهر چه باشدــ در کنار آن درج نماید . با این همه، تشخیص قدمت حاشیه ها آسان نیست، زیراحاشیه نویسی کار غیرمستقلی تلقی می شده است و حاشیه نویسان در جاهای دلخواه در حواشی برخی صفحات مطالبی می نوشتند و این نوشته ها معمولا انجامه و تاریخ کتابت ندارند؛ بنابراین، حتی با وجود نسخه های خطی تاریخ داری که قدمتشان به سده سوم می رسد ، نمی توان قدمت حواشی آنها را تا همان زمان به عقب برد. به نظر روزنتال، سابقه این نوع حواشی، به پیش تر از قرن پنجم نمی رسد . شخصی به نام ابن مسرور ظاهرآ در قرن پنجم بر کتاب الحس و المحسوس ارسطو حاشیه هایی نوشته است در مقابل، تعیین پیشینه حاشیه هایی که مستقلا تألیف شده اند آسان تر است. این آثار گاه نام مستقلی دارند، مانند ردّالمُحتار علی الدُّرالمختار، از ابن عابدین، که خود در مقدمه اثرش آن را حاشیه شمرده است، و گاه کلمه حاشیه یا حواشی سرآغاز عنوان آنهاست به گفته حاجی خلیفه ، نخستین کسی که حاشیه مستقلی تدوین کرد، محمدبن احمد مشهور به ابن یسار، درگذشته در دهه نخست سده چهارم، بود. حاجی خلیفه به نام و موضوع حاشیه ابن یسار اشاره ای نکرده است. صرف نظر از این اشاره حاجی خلیفه، پیشینه این حاشیه های مستقل دست کم به قرن ششم می رسد
حاشیه نویسی در جهان اسلام به روزگار انتشار گسترده کتاب های خطی بازمی گردد که هر کس مطلبی را می خواند از نگارش نظر خویش درباره آن خودداری نمی کرد تا جایی که بعضی از دانشمندان حاشیه نویسی را کار و وظیفه خود می دانستند. آنان ضمن نسخه برداری از کتاب های معروف و معتبر، مطالب خود را در اطراف یا در لابه لای صفحات گوناگون می نوشتند و سپس دنباله مطلب را پی می گرفتند. در تمدن اسلامی، حاشیه نویسی بر انواع کتابها، به جز جغرافیا و تاریخ، معمول بوده است؛ اما، حاشیه نویسان به کتابهای ادبی، فقهی، حدیثی، اصولی، کلامی، فلسفی، منطقی و عرفانی بسیار بیشتر توجه کردند و مشهورترین حواشی بر این گونه متون نوشته شدند. در میان این گونه کتابها، بر آثاری که متون درسی بودند یا اعتبار و اشتهار و مرجعیت بیشتری داشتند، بیش از همه حاشیه یا شرح نوشته می شد . شمار حاشیه هایی که بر شروح متون یا بر حاشیه های دیگران نوشته می شده، بسیار افزون تر از حاشیه های خود متنها بوده است. مثلا حَبشی در جامع الشروح والحواشی ، نامِ بیش از دویست شرح و حدود پنجاه حاشیه بر صحیح بخاری (متوفی 256) را برشمرده است که عمده این حاشیه ها بر شروح صحیح بخاری نوشته شده اند. برخی شروح و حواشی، به دلیل اهمیت و دربرداشتن مطالب بحث برانگیز، اعتباری همسنگِ متن اصلی و حتی برتر از آن یافته اند و در نتیجه، حواشی فراوانی بر آنها نوشته شده است. مثلا بر حاشیه خَفری (متوفی 957) بر شرح تجریدالاعتقادِ قوشچی (متوفی 879)، دست کم 31 حاشیه و بر حاشیه جرجانی بر شرح قدیم تجریدالاعتقاد، 26 حاشیه نوشته اند و در میان افزون بر یکصد شرحِ کافیه ابن حاجب ، الفوائدالضیائیة از عبدالرحمان جامی (متوفی 897) چندان اهمیت یافت که 46 حاشیه بر آن نوشتند
با اینکه در بسیاری از حاشیه ها، همانند شرحها، صرفاً یا عمدتاً به طرح و تبیین و توضیح و تعلیل مراد نویسنده اصلی و آوردن شواهد و جز آن توجه شده است، تفاوتهایی هم میان شروح و حاشیه ها وجود دارد؛ شروح از حاشیه ها قدمت بیشتری دارند. قدمت حاشیه های مستقل حداکثر به قرن چهارم می رسد، اما در فهرست ابن ندیم از شرحهای متعلق به قرن سوم نیز یاد شده است، از جمله شرح شواهد کتاب سیبویه از ابوالعباس مبرّد و حتی شروحی از سده دوم چون شرح المجسطی و نیز شرح اقلیدس، هر دو از جابربن حیان. شرحها به دلیل قدمت و سابقه، از حاشیه ها رایج تر شدند. در فهرستِ ابن ندیم در قبال ذکر نام افزون بر شصت کتابِ شرح ، از هیچ کتابی با عنوان حاشیه نام برده نشده است. باگذشت افزون بر دو قرن از تألیف الفهرست، باز هم اتفاق متفاوتی در این حوزه رخ نداد، چنان که مثلا یاقوت حموی (متوفی 626) در ازای ذکر نامِ 225 کتابِ شرح ، صرفآ از پنج کتاب حاشیه نام برده است . از قرن هشتم به بعد هم که حاشیه نویسی رواج بسیار یافت ، شرح نویسی نه تنها از رونق نیفتاد، بلکه کتابهای شروح، چونان متنی مستقل، محل توجه و موضوع کار حاشیه نویسان قرار گرفتند.
گذشته از تفاوتهای تاریخی، از لحاظ روشی هم میان شرح و حاشیه تفاوتهایی هست: شارح اغلب همه یک متن را جزء به جزء شرح می دهد (مانند شرح الرسالةالقشیریة از زکریا انصاری، و فتح الباری شرح صحیح البخاری از ابن حجر عسقلانی)، اما حاشیه نویس صرفآ پاره هایی از متن را برای حاشیه نویسی برمی گزیند. این پاره گزینی، حتی در حاشیه های مستقل، احتمالا با درج نخستین حاشیه ها بر حواشی متون مرتبط بوده، زیرا محدودیت مکانی کناره های صفحات نسخ خطی، به حاشیه نویس این امکان را نمی داده است تا به همه متن توجه کند. با این همه، آثاری نیز هستند که با آنکه نام حاشیه دارند، در آنها حاشیه نویس به مثابه شارح رفتار کرده و تقریبآ همه اجزای کتاب را شرح داده است؛ ازاین رو، این گونه حاشیه ها از متن اصلی بسیار مفصّل ترند. از جمله آنهاست: حاشیه محمدبن عمر مغربی بر الترتیبِ ابویعقوب وارجلانی اِباضی (متوفی 570) به نام حاشیةالترتیب؛ حاشیه صَبّان (متوفی 1206) بر شرحِ اُشمونی (متوفی 900) بر الفیه ابن مالک (متوفی 672)؛ و حاشیه دسوقی (متوفی قرن دوازدهم) بر کتاب مغنی اللبیب ابن هشام (متوفی 761). تفاوت دیگر حاشیه با شرح، مسبوق است به تفاوت اخیر. در واقع حواشی، به ویژه حواشیِ نوشته بر کنار صفحات، چون از پاره هایی کمابیش گسیخته تشکیل می شوند، معمولا فاقد خطبه و مقدماتِ معمول در کتاب نویسی اند و چون در هیئت کتاب نشر می یابند، با عباراتی چون «قوله» آغاز می شوند
افزون بر حاشیه هایی که کارکردی چون شرحها دارند و هدف اصلی حاشیه نویس، تشریح مراد نویسنده (ماتن) و تعلیل آنهاست و آنها را می توان به اعتبارِ همرأیی حاشیه نویس با نویسنده، حواشی امضایی نیز نامید، انواع دیگری از حاشیه نیز وجود دارد، از جمله حاشیه های انتقادی یا حاشیه هایی که جنبه های انتقادی آنها چشمگیرتر است. تفکیک مصادیق حاشیه های انتقادی با حاشیه های شرحی یا امضایی گاه دشوار است، زیرا بسیاری از حواشی شرحی نیز، ولو به ندرت، حاوی نکات انتقادی و ابداعی نیز هستند . رویکرد نقدی یا رَدّی گرچه گاه به سبب اختلاف مذهبی نویسنده و حاشیه نویس (محشّی) بوده است، این حواشی به طور کلی، به ویژه در مواقعی که پیروان یک مذهب آثار یکدیگر را نقد می کردند، می توانند نشان رواج روحیه نقد و آزادی اندیشه و بیان تلقی شوند. در میان حاشیه های نوع اول (انتقادی)، از حاشیه های فراوانی می توان نام برد که بیشتر آنها را علمای شیعه در رد شرح قوشچی بر تجرید الاعتقادِ نصیرالدین طوسی، به ویژه در مباحث امامت، نوشته اند . بر خود این حاشیه ها نیز حواشی بسیاری نوشته اند. مثلا، دست کم 23 حاشیه بر حاشیه دوانی بر شرح قوشچی نوشته شده است (رجوع کنید به صدرایی خویی، ص 69ـ84). برخی از حاشیه های نوع دوم (شرحی یا امضایی) عبارت اند از : مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام سیدمحمد موسوی عاملی (متوفی 1009)؛ حاشیه محقق کرکی (متوفی 940) بر مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، نوشته علامه حلّی (متوفی 726)؛ و حاشیه محمدباقر بهبهانی (متوفی 1205) بر مجمع الفائدة والبرهان، تألیف مقدس اردبیلی (متوفی 993). بهبهانی در نقد آن کتاب تا آنجا پیش رفته که گفته است اگر مناقشات اردبیلی را بپذیریم، دیگر اثری از شرع و فقه نمی ماند. همچنین محقق خوانساری در حاشیه خود بر شفای ابن سینا، در موارد زیادی به نقد آن پرداخته است نوع دیگر حاشیه ها، حاشیه های فتوایی اند که آنها را می توان مشابه حواشی نقدی یا حتی از انواع آن تلقی کرد. این حاشیه هاــ آنچنان که در میان فقها، به ویژه فقهای شیعه، مرسوم بوده ــ برحاشیه برخی کتابهای فقهی و در حاشیه مطالبی نوشته می شده که فقیهِ حاشیه نویس، نظری مغایر با نظر نویسنده متن داشته است. حاشیه نویس با درج حاشیه فتوایی خود، تفاوتهای نظر خود را با نظر نویسنده معلوم می کرده و عدم درج نظر حاشیه نویس درباره مطالب دیگر، در واقع به منزله تأیید و امضای آن رأی بوده است. نمونه ای از این گونه آثار، حواشی فتوایی بسیاری است که بر تبصرةالمتعلّمین فی احکام الدین علامه حلّی (از فقهای متقدم)، و حواشی فتوایی متعددی است که بر عروةالوثقی تألیف سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی (متوفی 1337، از فقهای اخیر) نوشته شده است نویسندگانِ حاشیه ها را "مُحَشّی" یا "حاشیه نویس" و عمل حاشیه نویسی را "تحشیه" می گفتند. بعدها بر اساس اعتبار علمی نویسندگان حاشیه و یا نظر به اهمیت حاشیه ها، ناسخان به هنگام نسخه برداری از کتاب های گوناگون، حاشیه های مهم را در اطراف صفحات ثبت می کردند. در زیر چند نمونه از حواشی بیان شده است: 1. حواشی کتاب های ادبی به ویژه متونی که برای تدریس در حوزه های علمی تعیین شده بود. بعضی از این حواشی، توضیحی و روشنگر و برخی حاوی شرح و بسط و نقد و استدلال های زائد بر متن بودند.

دانشنامه عمومی

حاشیه ( لاتین: glossa ) و ( به انگلیسی: gloss ) متن و نوشته کوتاهی است که اغلب به صورت حاشیه نگاری یا بین خطوط، برای توضیح معنای یک کلمه یا تکه ای از متن، نوشته می شود. این حاشیه می تواند به زبان متن اصلی یا متفاوت از آن باشد.
عکس حاشیه

حاشیه (یادگیری ماشین). حاشیه در یادگیری ماشین ( به انگلیسی: machine learning ) ، یک نقطه داده تک تعریف می شود که فاصله از نقطه داده به مرز تصمیم گیری است. توجه داشته باشید که فاصله های زیادی وجود دارد که ممکن است برای داده های خاص و اهداف مناسب باشد. طبقه بندی حاشیه یک طبقه بندی است که از حاشیه هر نمونه در هنگام یادگیری یک طبقه بندی استفاده می کند. حداکثر کردن حاشیه ( تحت برخی محدودیت های مناسب ) ممکن است برای یادگیری ماشینی و الگوریتم های نتیجه گیری آماری، سودمند باشد. هیپرپلانی های ( به انگلیسی: hyperplanes ) زیادی وجود دارد که ممکن است داده ها را طبقه بندی کنند. انتخابی معقول به عنوان بهترین هیپرپلان، این است که نشان دهنده بزرگترین جدایی یا حاشیه بین دو کلاس است؛ بنابراین ما آن را به گونه ای انتخاب می کنیم تا فاصله از آن، به نزدیکترین نقطه داده در هر طرف حداکثر شود. اگر چنین هیپرپلانی موجود باشد، آن را به عنوان هیپرپلان بیشترین حاشیه ( به انگلیسی: maximum - margin hyperplane ) می شناسند و تعریف طبقه بندی خطی، طبقه بندی حداکثر حاشیه یا معادل آن، پیشبینی ثبات مطلوب معرفی می شود.
عکس حاشیه (یادگیری ماشین)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

نت, کناره, ناحیه

مترادف ها

border (اسم)
حد، مرز، سرحد، سامان، حاشیه، لبه، خط مرزی، کناره، خط سرحدی

margin (اسم)
کنار، حد، حاشیه، لبه، تفاوت، بودجه احتیاطی

brink (اسم)
کنار، مرز، لب، حاشیه، طره

gloss (اسم)
شرح، تصریح، نرمی، تفسیر، حاشیه، جلا، تفصیل، صافی، توضیح، سفرنگ، تاویل، براقی، جلوه ظاهر

braid (اسم)
نوار، حاشیه، گلابتون، قیطان، خیط

fringe (اسم)
چتر زلف، حاشیه، لبه، کناره، چین، حاشیه چین دار، سجاف، ریشه گذاشتن به

verge (اسم)
کنار، نزدیکی، حدود، حاشیه، لبه

margent (اسم)
حاشیه، لبه، کناره، حاشیه کتاب

listel (اسم)
باریکه، حاشیه، کناره

purl (اسم)
حاشیه، گلابتون، زری، فش، سرمه، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، حلقه دود یا بخار

brim (اسم)
کنار، حاشیه، لبه، طره، ضلع

fixing (اسم)
لوازم، حاشیه، تثبیت، ثبوت

outskirt (اسم)
مرز، حاشیه، حومه، حوالی

marge (اسم)
کنار، حاشیه، لبه

rand (اسم)
کنار، مرز، نوار، حاشیه، لبه، برامدگی لبه طبقات سنگ، تسمهء اهنی، تکه دراز گوشت

selvage (اسم)
مرز، حاشیه، لبه، گرد بافت

selvedge (اسم)
مرز، حاشیه، لبه، گرد بافت

فارسی به عربی

جناح , حافة , حدود , راند , ضفیرة , لمعان , هامش

پیشنهاد کاربران

بنظرم معرب گوشه باشد چون میدانید که عربی را ایرانیان با مصدرهای فارسی و قالبهای سیبویه شیرازی ساختند وکم کم نقطه وزیر وزبر را یزید فارسی و احمد بن خلیل درست کردند
به حد خروجی عوارض زمین حاشیه می گویند.
آدم حاشیه داریست👈🏼 آدم جنجال کُنیه ( بپاگَریه. . . )
اون حاشیه ها هستم👈🏼اون کناره ها ( گوشه ها. . . ) هستم
عغاتعااعثع
کرانگاه
گوشه و کنار ( در گزاره هایی چون نمونه ی زیر )
در دیدار آقای بلندکن با وزبران برونمرزی عربستان، بحرین، کویت، قطر و �امارات متحده عربی�، در گوشه و کنار ( حاشیه ) همایش همگانی ( عمومی ) سازمان ملت ها که ۹۰ دقیقه بدرازا کشید، همتایان وزیر برونمرزی �یانکی� ها این پرسش را در میان نهادند که �اگر بازگشت به ꞌبرجامꞌ انجام پذیر نشد، آنوخت برنامه ی ب یا جایگزین چیست. �
...
[مشاهده متن کامل]

هامش. . . . تعلیقه. . . .
معنی حاشیه یعنی :جیغ
حاشیه : marge

حاشیه:[ اصطلاح فرش بافی] معمولاً به دو شکل باریک و پهن اطراف طرح مرکزی فرش را می پوشاند و وجود یک حاشیه پهن در میان حاشیه های باریک باعث می شود تا تعداد آنها فرد باشد.

- همراهان
- ملازمان
- اطرافیان
دامنه
اطراف
لبه
کناره
نت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس