squander

/ˈskwɑːndər//ˈskwɒndə/

معنی: اسراف، ولخرجی، برباد دادن، تلف کردن
معانی دیگر: اسراف کردن، ولخرجی کردن، ضایع کردن، هدر دادن، حرام کردن، نفله کردن، هرزدادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: squanders, squandering, squandered
مشتقات: squanderer (n.)
• : تعریف: to spend or expend (money, time, or effort) wastefully.
مترادف: consume, dissipate, fritter away, waste
متضاد: conserve, economize, eke, save
مشابه: blow, lavish, lose, misspend, misuse, splurge, wanton

- He squandered the fortune that he had inherited, and now he was penniless.
[ترجمه گوگل] ثروتی را که به ارث برده بود هدر داد و حالا بی پول شده بود
[ترجمه ترگمان] پولی را که به ارث برده بود به هدر داده بود و حالا بی پول شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They shouldn't squander their time and effort on such a worthless project.
[ترجمه گوگل] آنها نباید وقت و تلاش خود را برای چنین پروژه بی ارزشی هدر دهند
[ترجمه ترگمان] آن ها نباید وقت و تلاش خود را برای چنین پروژه بی ارزش هدر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. don't squander your time and money!
وقت و پول خودت را حرام نکن !

2. Do not squander your money by buying what you cannot use.
[ترجمه گوگل]پول خود را با خرید چیزی که نمی توانید استفاده کنید هدر ندهید
[ترجمه ترگمان]با خریدن آنچه که از آن استفاده نمی کنید پول خود را هدر ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because Freddy squandered his time watching television, he could not catch up on his homework.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فردی وقت خود را با تماشای تلویزیون تلف می کرد، نمی توانست به تکالیف خود برسد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فردی وقت خود را صرف تماشای تلویزیون کرده بود، نمی توانست تکالیفش را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In his will, Mr. Larson warned his children not to squander their inheritance.
[ترجمه گوگل]آقای لارسون در وصیت نامه خود به فرزندان خود هشدار داد که ارث خود را هدر ندهند
[ترجمه ترگمان]در وصیت نامه او، آقای لارسون به فرزندانش هشدار داده بود که inheritance را تلف نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do you love life ? Then do not squander time ; for that's the stuff5 life is made of .
[ترجمه گوگل]آیا زندگی را دوست داری؟ پس وقت را تلف نکن ; زیرا این چیزهاست زندگی از آن ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]آیا تو زندگی را دوست داری؟ پس وقتت را تلف نکن چون زندگی stuff۵ از آن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hooker didn't squander his money on flashy cars or other vices.
[ترجمه گوگل]هوکر پول خود را برای اتومبیل های پر زرق و برق یا سایر شرارت ها هدر نداد
[ترجمه ترگمان]قلاب پول خودش رو توی ماشین پر زرق و برق خرج نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They'll quite happily squander a whole year's savings on two weeks in the sun.
[ترجمه گوگل]آنها با خوشحالی تمام پس انداز یک سال را در دو هفته زیر نور خورشید هدر خواهند داد
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی تمام پس انداز یک سال را در طول دو هفته در آفتاب تلف خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do you love life?Then do not squander time;for that's the stuff life is made of.
[ترجمه گوگل]آیا زندگی را دوست داری؟ پس زمان را تلف نکن، زیرا زندگی از همین چیزها ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]آیا تو زندگی را دوست داری؟ پس وقتت را تلف نکن، چون زندگی از آن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't squander your affection on him he'll never love you.
[ترجمه گوگل]محبت خود را بر او هدر نده او هرگز تو را دوست نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]affection رو با اون تلف نکن اون هرگز تو رو دوست نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Would even a hidden master squander a whole planet simply to test one individual?
[ترجمه گوگل]آیا حتی یک استاد پنهان تمام سیاره را صرفاً برای آزمایش یک فرد هدر می دهد؟
[ترجمه ترگمان]آیا حتی یک ارباب مخفی یک سیاره را به طور ساده برای آزمایش یک فرد به هدر می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That lot only know how to squander what other men have earned.
[ترجمه گوگل]آن‌ها فقط می‌دانند که چگونه چیزهایی را که دیگران به دست آورده‌اند هدر دهند
[ترجمه ترگمان]این چیزا فقط می دونن چطوری تلف کردن چیزی که افراد دیگه به دست میارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I must admit I liked her; she won't squander her grandfather's money, that's for sure.
[ترجمه گوگل]باید اعتراف کنم که دوستش داشتم او پول پدربزرگش را هدر نمی دهد، مطمئناً
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که از او خوشم می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is no time to squander your charms on men who are professional flirts.
[ترجمه گوگل]هیچ زمانی برای هدر دادن جذابیت های خود برای مردانی که معاشقه های حرفه ای هستند، وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ فرصتی برای هدر دادن جذابیت و جذابیت تو برای مردانی که گرم نمی گیرد، وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Besides, they are in no position to squander a little favorable scheduling.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها در موقعیتی نیستند که کمی برنامه ریزی مطلوب را هدر دهند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها هیچ موقعیتی برای هدر دادن یک برنامه زمانبندی مطلوب ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He had to squander our precious money on a box of tin junk.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد پول گرانبهای ما را روی یک جعبه آشغال حلبی هدر دهد
[ترجمه ترگمان]اون مجبور بود پول precious رو روی یه جعبه حلبی حروم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Here's £50 but don't just go and squander it on beer!
[ترجمه گوگل]اینجا 50 پوند است، اما فقط نروید و آن را با آبجو هدر ندهید!
[ترجمه ترگمان]این ۵۰ پوند است، اما آن ها را هدر ندهید و آن را در آبجو هدر ندهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. It does not make sense to squander important resources that the nation can ill afford to lose.
[ترجمه گوگل]هدر دادن منابع مهمی که ملت توانایی از دست دادن آنها را ندارد، منطقی نیست
[ترجمه ترگمان]این به معنی هدر دادن منابع مهم نیست که ملت قادر به از دست دادن آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Southwood proceeded to squander a number of chances and Sandrock were indebted to the brave Gardner in goal.
[ترجمه گوگل]ساوتوود چندین موقعیت را از دست داد و ساندروک در دروازه مدیون گاردنر شجاع بود
[ترجمه ترگمان]Southwood به هدر رفت و تعدادی از احتمالات و Sandrock را به ثمر رساند و indebted را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسراف (اسم)
profusion, squander, dissipation, prodigality, improvidence

ولخرجی (اسم)
profligacy, squander, prodigality, lavishness

برباد دادن (فعل)
squander, misspend

تلف کردن (فعل)
lose, depredate, squander, fritter away, misspend

انگلیسی به انگلیسی

• wasteful spending of money or other resources
waste money or other resources, fritter away, misuse
if you squander resources, you use them in a wasteful way.

پیشنهاد کاربران

تلف کردن. هدر دادن. ضایع کردن
مثال:
He says, ‘I have squandered immense wealth’.
او می گوید ثروت عظیمی را ضایع و تلف کردم.
�یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا�
Spend foolishly - waste
حیف و میل کردن - اسراف - هدر دادن - ولخرجی
squander ( v ) ( skwɑndər ) =to waste money, time, etc. in a stupid or careless way, e. g. He squandered all his money on gambling. She squandered her chances of winning.
squander
تلف کردن، ریخت و پاش کردن
به . . . گاو زدن
حیف و میل کردن، حرام کردن، نفله کردن مال : )
۱ - اسراف و تبذیر کردن
ولخرجی کردن
ریخت و پاش کردن
به باد دادن
To dissipate
To waste/spend/ use up wastefully/extravagantly/foolishly
۲ - پراکنده کردن to scatter, disperse, dissipate

Spend Foolishly , waste
هدر دادن
اتلاف
دورریختن. خاک برسر کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس